اناجیل واعمال رسولان رسالات پولس رسول رساله عبرانیان رساله یعقوب رسالات پطرس رسول رسالات یوحنا رسول رساله یهودا کتاب مکاشفه
انجیل متی رومیان افسسسیان دوم تسالونیکیان عبرانیان یعقوب اول پطرس اول یوحنا یهودا مکاشفه
انجیل مرقس اول قرنتیان فیلیپیان اول تیموتاوس دوم پطرس دوم یوحنا
انجیل لوقا دوم قرنتیان کولسیان دوم تیموتاوس سوم یوحنا
انجیل یوحنا غلاطیان اول تسالونیکیان تیطس
اعمال رسولان فلیمون
فهرست کلام خدا: عهد جدید X   پنجره را ببندید




کتاب مقدس برای تمام فصول (۱۶)

بخش «کتاب مقدس برای تمام فصول» شامل بررسی ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس است. با مطالعه یک فصل در هفته، شما در طول یک سال (۵۲ هفته) شناخت عمیق تری از حقایق و تعالیم اساسی کلام خدا حاصل می کنید و تصویری جامع از کل کتاب مقدس در ذهنتان شکل می گیرد. ( همه آیات از ترجمه فارسی هزاره نو و گاهی از ترجمه قدیم فارسی کتاب مقدس برگزیده شده اند.)
برای درک بهتر می توانید ابتدا فصل مورد بحث را در بخش انتهایی این صفحه بخوانید؛ سپس بررسی آن را در ابتدای همین صفحه دنبال کنید.

بررسی انجیل یوحنا فصل ۱۵

با عرض سلام خدمت دوستان عزیز، ادوارد سرکیسیان هستم و فصل دیگری از مجموعه ۵۲ فصل کلیدی کتاب مقدس را بررسی خواهم کرد. فصلی که برای این منظور برگزیده ام فصل پانزدهم انجیل یوحنا است که شامل مفاهیم بسیار عمیق و غنی روحانی است و درک دقیق آن برای رشد و بلوغ روحانی بسیار ضروری است.
برخلاف زندگی اکثر مردم دنیا که متمرکز بر امور مادی و گذرا است، هدف و اولویت زندگی ایمانداران واقعی به مسیح باید به بار آوردن میوه های روحانی ماندگار و ابدی باشد. در این بررسی توضیح خواهم داد که منظور از میوه روحانی ابدی و ماندگار چیست و امتیازات برجسته ای که به یک فرزند خدا تعلق دارند کدامند. اگر احساس می کنید که زندگی روحانی بی ثمری دارید و یا به عنوان یک فرد در تونل ها و مسیرهای تو در تو و غامض زندگی گم شده اید و دیگر زندگی برایتان معنایی ندارد مطالعه این بخش به شما کمک خواهد کرد که نور انتهای تونل تاریک و پرپیچ و خم را ببینید!

با این مقدمه مختصر اجازه دهید به فصل پانزدهم انجیل یوحنا بپردازیم. آخرین شام مسیح با شاگردانش به مناسبت عید فصح یهود که به «شام آخر» معروف است پنجشنبه شب در بالاخانه ای در اورشلیم (احتمالا در مکانی واقع در جنوب غربی اورشلیم) برگزار شد و حول و حوش نصف شب، مسیح به همراه شاگردان آن محل را به قصد باغ جِتسیمانی واقع در دامنه غربی کوه زیتون ترک کردند.
یهودای اسخریوطی که به مسیح خیانت کرد و در آن شب بین رسولان حاضر بود قبل از پایان شام زودتر از همه آنجا را ترک کرد؛ مسیح در حین مراسم طولانی شام عید فصح که از غروب آفتاب آغاز و تا دیروقت ادامه می یافت خیانت او را پیشگویی کرد ولی اکثر رسولان دقیقا متوجه این قضیه نشدند و عمق فاجعه را درک نکردند؛ بعد از نصف شب یهودای اسخریوطی مجددا به همراه عده ای از سربازان و گروهی از ماموران معبد به باغ جتسیمانی که مسیح و شاگردانش بعد از شام آخر به آنجا رفته بودند بازگشت و مسیح را به آنان تسلیم کرد؛ متعاقبا مسیح در روز جمعه در بیدادگاه رهبران مذهبی یهود به مرگ محکوم شد و صبح همان روز به دست رومیان و به فرمان پیلاتوس فرماندار رومی منطقه فلسطین مصلوب گشت. فصل ۱۳ و ۱۴ انجیل یوحنا وقایع و گفتگوی شام آخر مسیح را توصیف می کند و در انتهای فصل ۱۴، مسیح و شاگردانش بالاخانه محل شام آخر را ترک کردند:

۳۱…برخیزید، برویم. انجیل یوحنا ۱۴: ۳۱

فصل های ۱۵و۱۶ و دعای معروف مسیح مکتوب در فصل ۱۷ انجیل یوحنا (مشهور به دعای کاهن اعظمی مسیح) در برگیرنده سخنان مسیح در طول مسیر حرکتش از محل شام آخر به سوی باغ جتسیمانی واقع در دامنه غربی کوه زیتون و شرق اورشلیم است. در تصویر زیر نگاره ای از اورشلیم و دامنه غربی کوه زیتون واقع در سمت راست شهر را نشان می دهد.

باغ جتسیمانی (باغی با درختان زیتون) بر دامنه غربی کوه زیتون (رنگ سبز در تصویر، نقطه ۱۱) و روبروی معبد باشکوه خدا در شرق اورشلیم(رنگ زرد در تصویر، نقطه ۱) قرار داشت. محل شام آخر احتمالا حول و حوش منطقه ای در جنوب غربی اورشلیم (رنگ آبی در تصویر، نقطه ۲۴) قرار داشت و مسیری که در نصف شب مسیح به همراه شاگردانش از آنجا تا باغ جتسیمانی طی کردند در تصویر به رنگ قرمز نشان داده شده است.

سخنان مسیح در فصل پانزدهم این چنین آغاز می شود:

1«من تاک حقیقی هستم و پدرم باغبان است. 2هر شاخه‌ای در من که میوه نیاورد، آن را قطع می‌کند، و هر شاخه‌ای که میوه آورد، آن را هَرَس می‌کند تا بیشتر میوه آورد. انجیل یوحنا ۱۵: ۱و۲

«من تاک حقیقی هستم.» هفتمین جمله «من هستم» مسیح در انجیل یوحنا است:

۱- من نان حیات هستم. یوحنا ۶: ۳۵
۲- من نور جهان هستم. یوحنا ۸: ۱۲
۳- من برای گوسفندان، ’دَر‘ هستم. یوحنا ۱۰: ۷
۴-من شبان نیکو هستم. یوحنا ۱۰: ۱۱
۵-من قیامت و حیات هستم. یوحنا ۱۱: ۲۵
۶-من راه و راستی و حیات هستم. یوحنا ۱۴: ۶
۷-من تاک حقیقی هستم. یوحنا ۱۵: ۱
البته مهمترین و هشتمین عبارت «من هستم» مسیح که اشاره مستقیم وی به نام خدا در عهد عتیق یعنی یَهُوَه است در یوحنا ۸: ۵۸ آمده است:

56پدر شما ابراهیم شادی می‌کرد که روز مرا ببیند؛ و آن را دید و شادمان شد.» 57یهودیان به او گفتند: «هنوز پنجاه سال نداری و ابراهیم را دیده‌ای؟» 58عیسی به ایشان گفت: «آمین، آمین، به شما می‌گویم، پیش از آنکه ابراهیم باشد، من هستم!» 59پس سنگ برداشتند تا سنگسارش کنند، امّا عیسی خود را پنهان کرد و از محوطۀ معبد بیرون رفت. یوحنا ۸: ۵۶-۵۹

علت اینکه یهودیان خواستند مسیح را سنگسار کنند این بود که وی ادعا می کرد که همان یَهُوَه، خدای عهد عتیق است و این کفر بسیار بزرگی نزد یهودیان محسوب می شد. خدا در عهد عتیق کتاب مقدس، خود را با نام «یَهُوَه» به قوم اسرائیل آشکار کرد که به معنی «من هستم» است و اشاره ای است به ازلی و ابدی و قائم به ذات بودن خدا و اینکه وی خود چشمه حیات است.
اما براستی معنی عبارت «من تاک حقیقی هستم.» چیست؟
انگور یکی از میوه های رایج در زمان مسیح بود و کاشت و پرورش درخت انگور (تاک، مو) در طول تاریخ در سراسر منطقه خاورمیانه به دلیل آب و هوای خاص آن بسیار رایج بوده و هنوز هم است. این میوه نه تنها یکی از محصولات اصلی در سرزمین یهودیه بود بلکه نماد و سمبل قوم یهود نیز بوده است به طوری که در قرن اول میلادی بر ستون های در ورودی معبد خدا در اورشلیم تاک هایی مزین به خوشه های زرین انگور ساخته شده از طلا آویزان شده بودند. در کتاب مقدس نیز بارها قوم یهود به تاک تشبیه شده است.
اراده ازلی خدا پیش از بنیاد عالم برای نجات انسان های گناهکار و محکوم به مرگ ابدی این بود که مسیح نجات دهنده در مقطعی از تاریخ بشری در لباس انسانی ظهور کند و کفاره گناه انسان را با مرگش بر صلیب مهیا نماید. برای تحقق این مهم، خدا قوم اسرائیل را برگزید تا پیام خود را از طریق این قوم به جهان برساند(خدا می توانست اراده خود را از طریق هر قوم دیگری به انجام برساند و هیچ ارجحیتی بین اقوام وجود ندارد). خدا برای هزاران سال از بدو پیدایش این قوم تا ظهور مسیح با فرستادن انبیای متعدد که همگی بدون استثنا از بنی اسرائیل بوده اند کلامش را به قوم اسرائیل و دیگر ملل رساند و مکاشفه عهد عتیق را تکمیل کرد؛ مکاشفه خاص خدا در عهد عتیق متمرکز بر حقایق زیر است:

۱- خدا جهان هستی را آفریده است.
۲- علت ورود گناه و مرگ به جهان را توضیح می دهد.
۳- خدا از همان آغاز وعده آمدن نجات دهنده ای را داد که با تحمل جریمه گناه و مهیا کردن کفاره گناه، انسان ها را از مرگ نجات دهد و شیطان و همه نیروهای شرارت را در نهایت نابود کند. هویت این نجات دهنده در طول قرن های متمادی به تدریج در سطور عهد عتیق آشکار شده است.
۴- خدا، قوم اسرائیل را برای ظهور نجات دهنده که هم طبیعت الهی و هم طبیعت انسانی دارد بنیاد نهاد و برگزید.
۵- خدا شریعت و ده فرمان را به طور رسمی و مکتوب از طریق موسی به قوم اسرائیل داد که در طول تاریخ زیربنای سیستم قضایی هر ملتی در دنیاست.
۶- همه انسان ها مطابق شریعت خدا گناهکار و محکوم به مرگ ابدی هستند.
۷- وعده آمدن ثانویه مسیح خداوند نیز به عنوان پادشاه و داور عادل به تدریج در کتب عهد عتیق پیشگویی شده است.

قوم اسرائیل می بایست همانند فانوس دریایی در تاریکی می درخشید و راهنمایی برای کشتی های سرگردان در دریای متلاطم و طوفانی دنیا می بود؛ دنیایی که در بت پرستی، شرارت، جنگ و خونریزی گرفتار بود. برای بر آوردن این هدف مهم و حیاتی، خدا استعداد و توانایی های بسیاری را همچون هوش و ذکاوت خارق العاده به مردم یهود ارزانی داشت و مکاشفه خاص خود را از طریق انبیا و در قالب عهد عتیق کتاب مقدس در اختیار آنان قرار داد. اما این قوم در طول تاریخ به استثنای عده ای اندک، به خدا خیانت ورزیدند و اراده و فرامینش را زیر پا نهادند و هوش و ذکاوت خود را برای اهداف غیر الهی بکار بردند. به عبارتی همانطور که مذبح برنجین معبد خدا و حیواناتی که در طول تاریخ یهود بر آن قربانی می شدند کفاره واقعی نبودند بلکه صرفا سایه و نمادی از کفاره اصلی و حقیقی آینده یعنی مسیح خداوند بودند قوم اسرائیل نیز تاک واقعی خدا نبودند بلکه مسیح خداوند که می بایست در مقطعی خاص از میان این قوم ظهور کند «تاک حقیقی» بود. در کتاب اشعیا نبی فصل ۵، اِشعیا نبی که حدود ۷۰۰ سال قبل از مسیح می زیست نبوت کرده خطاب به قوم اسرائیل می گوید:

۱سرود محبوب‌ خود را دربارۀ تاكستانش برای‌ محبوب‌ خود بسرایم‌. محبوب‌ من‌ تاكستانی‌ در تلّی‌ بسیار بارور داشت‌، 2 و آن‌ را كنده‌ از سنگها پاك‌ كرده‌ و مو بهترین‌ در آن‌ غرس‌ نمود و برجی‌ در میانش‌ بنا كرد و چرخشتی‌ نیز در آن‌ كَند. پس‌ منتظر می‌بود تا انگور بیاورد؛ امّا انگور بد آورد.
3 پس‌ الا´ن‌ ای‌ ساكنان‌ اورشلیم‌ و مردان‌ یهودا، در میان‌ من‌ و تاكستان‌ من‌ حكم‌ كنید.
4 برای‌ تاكستان‌ من‌ دیگر چه‌ توان‌ كرد كه‌ در آن‌ نكردم‌؟
پس‌ چون‌ منتظر بودم‌ كه‌ انگور بیاورد، چرا انگور بد آورد؟
5 لهذا الا´ن‌ شما را اعلام‌ می‌نمایم‌ كه‌ من‌ به‌ تاكستان‌ خود چه‌ خواهم‌ كرد. حصارش‌ را برمی‌دارم‌ و چراگاه‌ خواهد شد؛ و دیوارش‌ را منهدم‌ می‌سازم‌ و پایمال‌ خواهد گردید.
6 و آن‌ را خراب‌ می‌كنم‌ كه‌ نه‌ پازش‌ و نه‌ كنده‌ خواهد شد و خار و خس‌ در آن‌ خواهد رویید، و ابرها را امر می‌فرمایم‌ كه‌ بر آن‌ باران‌ نباراند.
7 زیرا كه‌ تاكستان‌ یهوه‌ صَبایوت‌، خاندان‌ اسرائیل‌ است‌ و مردان‌ یهودا نهال‌ شادمانی‌ او می‌باشند. و برای‌ انصاف‌ انتظار كشید و اینك‌ تعدّی‌ و برای‌ عدالت‌ و اینك‌ فریاد شد. اشعیا نبی ۵: ۱-۷

اسرائیل به جای میوه ماندگار و فساد ناپذیر، میوه بد و وحشی آورد که عاری از حیات خدا بود زیرا تاکی زمینی بود که قوت خود را از خاک زمین می گرفت و در گل و لای گناه گرفتار بود؛ طبق همین نبوت اشعیا نبی و نبوت های بسیار دیگر در کتاب اِرمیا نبی حول و حوش ۵۹۷ ق.م. امپراتوری بابل اسرائیل را تسخیر کرد و یهودیان را در چند مرحله به اسارت بابل برد هرچند عده اندکی نیز به مصر گریختند. یهودیان برای ۷۰ سال در آوارگی و اسارت در بابل سپری کردند تا اینکه کوروش پادشاه هخامنشی پس از شکست امپراتوری بابل فرمان آزادی یهودیان را صادر کرد و عده ای از آنان به تدریج به سرزمین خود بازگشتند هر چند بسیاری نیز در مناطق مختلف در سرزمین های بابل و فارس پراکنده شدند و به بقای خود در آن سرزمین ها برای نسل های متمادی ادامه دادند.
بر خلاف اسرائیل، مسیح تاک حقیقی و آسمانی است که قوت حیات بخش روح القدس در شاخه های آن میوه های آسمانی و ماندگار تولید می کند.
اسرائیل نه تنها در طول تاریخ از ماموریت اصلی خود که همانا انتشار نور الهی در سراسر دنیای تاریک و ملکوت ظلمت بود طفره رفت بلکه با پیوستن به همان ملکوت ظلمت از نور فاصله گرفت و میوه تلخی و شرارت به بار آورد. اسرائیل تا به امروز نیز در این وضعیت اسف بار قرار دارد!
جالب اینجاست که مسیح نجات دهنده در قرن اول میلادی با قوت و معجزات عظیم در میان قوم اسرائیل ظهور کرد ولی این قوم مانند زمان موسی و سایر انبیاء عهد عتیق به کلام وی ایمان نیاوردند و طبعا مانند شاخه هایی که در ظاهر اطراف تاک هستند ولی در واقع از آن جدا شده اند خشک و بی ثمر باقی ماندند.
یک نمونه بارز از این شاخه هایی که ظاهرا به مسیح متصل بود ولی در واقعیت فرسنگ ها از او فاصله داشت یَهودای اِسخَریوطی یکی از رسولان مسیح بود.
زندگی یهودای اسخریوطی نمونه ای منحصر به فرد از یک فرصت هدر رفته است! حتی تصور این موضوع بسیار دشوار است که چگونه ممکن است کسی برای سه سال شاگرد مسیح باشد و کلامش را بشنود و معجزاتش را ببیند و با او همراه گردد ولی ابدا به او متصل نباشد؟ تصور کنید کسی نزد چشمه آب جوشان و گوارایی باشد و از تشنگی بمیرد!
ولی اگر کمی دقت کنید صدها میلیون نفر در دنیا به دلایل مختلف حول و حوش مسیح هستند و در ظاهر به او متصلند ولی ابدا او را نمی شناسند و مشتاق شنیدن کلام مسیح نیستند و حتی کلام او را مطابق افکار زمینی و مادی شان تفسیر و تعبیر می کنند!
یهودای اسخریوطی همچون دیگر یهودیان از کودکی بارها و بارها در کنیسه ها شنیده بود که مسیح موعود پادشاهی پرجلال خواهد بود که سلطنت باشکوه سلیمان را مجددا برقرار خواهد کرد و اسرائیل را از دست دشمنانش خواهد رهانید و استقلال، شکوفایی اقتصادی و جلال و جبروت را برای سرزمین اسرائیل به ارمغان خواهد آورد.
حال یهودای اسخریوطی جاه طلب با کسی آشنا شده بود که مدعی بود مسیح موعود است و با معجزات عظیمش ادعاهایش را نیز ثابت می کرد. بنابراین این بهترین فرصت برای یهودای اسخریوطی بود که با پیوستن به مسیح مقام و موقعیتی والا برای خود در دربار سلطنتی آینده وی دست و پا کند! تحمل سه سال سختی برای کسب موقعیتی عالی آن هم برای تمام عمر بهای ناچیزی بود که یهودای اسخریوطی آماده بود آن را بپردازد. اما با گذشت زمان، اندک اندک یهودای اسخریوطی متوجه شد که نه تنها خبری از پادشاهی و حکومت نیست بلکه از یک سو مسیح از مصلوب شدن و مرگ خود خبر می دهد و از سویی دیگر احتمال دچار شدن به سرنوشتی مشابه برای شاگردانش نیز دور از ذهن نبود.
این موضوع مخصوصا در ماه های آخر خدمت مسیح که دشمنی و کینه رهبران یهود نسبت به وی و رسولانش به اوج خود رسیده بود برای یهودای اسخریوطی بیشتر آشکار شده بود و عملا از اینکه سه سال وقت گرانبهای خود را این چنین به هدر داده بود بسیار عصبانی بود و از هر طریقی می خواست به این دیوانگی پایان دهد و این کار را با خیانت به مسیح به خاطر مشتی نقره به انجام رساند. وی حیات جاودانی خود را برای سی سکه نقره (تقریبا حقوق سه ماه یک کارگر ساده در زمان مسیح) فروخت!
ولی در اصل این باغبان آسمانی بود که هویت او را برملا کرد و او را که شاخه ای خشکیده و جدا شده از تاک حقیقی بود برای همیشه قطع کرد.

1«من تاک حقیقی هستم و پدرم باغبان است. 2هر شاخه‌ای در من که میوه نیاورد، آن را قطع می‌کند، یوحنا ۱۵: ۱

افراد بیشماری در ظاهر و به دلایل مختلف- خانواده، عقاید سنتی، ملیت، فرهنگ، کشور، پول و منافع مادی، مقام و موقعیت- به مسیح متصل هستند ولی هرگز حیات مسیح در آنها جاری نیست بلکه آنان همچون شاخه های خشکی هستند که میوه واقعی در آنها یافت نمی شود.
اما مسیح در ادامه می گوید:

3شما هم‌اکنون به سبب کلامی که به شما گفته‌ام، پاک هستید. 4در من بمانید، و من نیز در شما می‌مانم. چنانکه شاخه نمی‌تواند از خود میوه آورد اگر در تاک نماند، شما نیز نمی‌توانید میوه آورید اگر در من نمانید.
5«من تاک هستم و شما شاخه‌های آن. کسی که در من می‌ماند و من در او، میوۀ بسیار می‌آورد؛ زیرا جدا از من، هیچ نمی‌توانید کرد. 6اگر کسی در من نماند، همچون شاخه‌ای است که دورش می‌اندازند و خشک می‌شود. شاخه‌های خشکیده را گرد می‌آورند و در آتش افکنده، می‌سوزانند. انجیل یوحنا ۱۵: ۳و۶

بر خلاف یهودای اسخریوطی، یازده رسول دیگر مسیح به تاک حقیقی متصل بودند و به کلام او ایمان داشتند؛ در انجیل یوحنا فصل پنجم در گفتگویی میان مسیح و علاقه مندانش تفاوت آشکار بین کسانی که به کلام مسیح ایمان نداشتند و صرفا به دلیل معجزات به دنبال وی بودند و رسولان واقعی مسیح که به کلام او ایمان کامل داشتند به زیبایی به تصویر کشیده شده است:

48من نان حیاتم. 49پدران شما، مَنّا را در بیابان خوردند، و با این حال مردند. 50امّا نانی که از آسمان نازل می‌شود چنان است که هر که از آن بخورَد، نخواهد مرد. 51مَنَم آن نان زنده که از آسمان نازل شد. هر کس از این نان بخورَد، تا ابد زنده خواهد ماند. نانی که من برای حیات جهان می‌بخشم، بدن من است.»
52پس جدالی سخت در میان یهودیان درگرفت که «این مرد چگونه می‌تواند بدن خود را به ما بدهد تا بخوریم؟» 53عیسی به ایشان گفت: «آمین، آمین، به شما می‌گویم، که تا بدن پسر انسان را نخورید و خون او را ننوشید، در خود حیات ندارید. 54هر که بدن مرا بخورَد و خون مرا بنوشد، حیات جاویدان دارد، و من در روز بازپسین او را بر خواهم خیزانید. 55زیرا بدن من خوردنی حقیقی و خون من آشامیدنی حقیقی است…
66از این زمان، بسیاری از شاگردانش برگشته، دیگر او را همراهی نکردند. 67پس عیسی به آن دوازده تن گفت: «آیا شما نیز می‌خواهید بروید؟» 68شَمعون پطرس پاسخ داد: «سرور ما، نزد که برویم؟ سخنان حیات جاویدان نزد توست. 69و ما ایمان آورده و دانسته‌ایم که تویی آن قدّوسِ خدا.» یوحنا ۵: ۴۸-۵۵ ؛ ۶۶-۶۹

ماندن در مسیح یعنی ایمان به کلامش و اطاعت از آن؛ این موضوع در آیات زیر بطور واضح دیده می شود:

۷اگر در من بمانید و کلام من در شما بماند، هرآنچه می‌خواهید، درخواست کنید که برآورده خواهد شد. 8جلال پدر من در این است که شما میوۀ بسیار آورید؛ و این‌گونه شاگرد من خواهید شد…
9«همان‌گونه که پدر مرا دوست داشته است، من نیز شما را دوست داشته‌ام؛ در محبت من بمانید. 10اگر احکام مرا نگاه دارید، در محبت من خواهید ماند؛ چنانکه من احکام پدر خود را نگاه داشته‌ام و در محبت او می‌مانم. انجیل یوحنا ۱۵: ۷-۹

بنابراین ایمانداران واقعی کسانی هستند که به کلام مسیح مکتوب در کتاب مقدس ایمان دارند و از آن اطاعت می کنند. این کلام صرفا محدود به اناجیل چهارگانه نیست بلکه شامل کل عهد جدید نیز است:

۱۲«بسیار چیزهای دیگر دارم که به شما بگویم، امّا اکنون یارای شنیدنش را ندارید. 13امّا چون روحِ راستی آید، شما را به تمامی حقیقت راهبری خواهد کرد؛ زیرا او از جانب خود سخن نخواهد گفت، بلکه آنچه را می‌شنود بیان خواهد کرد و از آنچه در پیش است با شما سخن خواهد گفت. 14او مرا جلال خواهد داد، زیرا آنچه را از آنِ من است گرفته، به شما اعلام خواهد کرد. 15هرآنچه از آنِ پدر است، از آنِ من است. از همین رو گفتم آنچه را از آنِ من است گرفته، به شما اعلام خواهد کرد. انجیل یوحنا ۱۶: ۱۲-۱۵

همه کتب مقدس شامل عهد عتیق و جدید با الهام روح القدس نوشته شده اند و مکاشفه خاص خدا هستند.

16تمامی کتبِ مقدّس الهام خداست و برای تعلیم و تأدیب و اصلاح و تربیت در پارسایی سودمند است، 17تا مرد خدا به کمال برای هر کارِ نیکو تجهیز گردد.دوم تیموتائوس ۳: ۱۶و۱۷

20قبل از هر چیز، بدانید که هیچ وحیِ کتب مقدّس زاییدۀ تفسیر خودِ نبی نیست. 21زیرا وحی هیچ‌گاه به ارادۀ انسان آورده نشد، بلکه آدمیان تحت نفوذ روح‌القدس از جانب خدا سخن گفتند. دوم پطرس ۱: ۲۰

توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که عیسی مسیح یک شخصیت انتزاعی و ذهنی نیست که هر کسی مطابق درک و تجربیات خود او را به تصویر بکشد بلکه وی یک شخصیت تاریخی است که دو هزار سال پیش در کوچه پس کوچه های سرزمین فلسطین راه می رفت و حقایق مربوط به تعالیم، معجزات، مصلوب شدن و مرگ، قیامش از مردگان و صعودش به آسمان در عهد جدید کتاب مقدس مطابق با الهام روح القدس مکتوب شده است. با ایمان به مسیحی که در سطور عهد جدید مکتوب است حیات الهی در وجود ما جریان می یابد؛ بنابراین اولین نتیجه متصل بودن به تاک حقیقی کسب نجات و حیات جاودانی است.
اما این پایان داستان نیست بلکه شروع یک زندگی پر ثمر است.
با جریان حیات الهی که با حضور روح القدس در روحمان آغاز می شود به تدریج میوه های متعددی در ما پدیدار می گردند که بی نظیر، ماندگار و ابدی هستند. اولین میوه ای که در نتیجه جریان حیات روح القدس در ما ظاهر می شود و اندک اندک رشد می کند میوه عدالت و پارسایی است. پولس رسول به ایمانداران شهر فیلیپی می نویسد:

9 و برای این دعا می‌کنم تا محبّت شما در معرفت و کمال فهم بسیار افزونتر شود.
10 تا چیزهای بهتر را برگزینید و در روز مسیح بی‌غش و بی‌لغزش باشید،
11 و پر شوید از میوهٔ عدالت که به‌وسیلهٔ عیسی مسیح برای تمجید و حمد خداست. فیلیپیان ۱: ۹-۱۱

میوه عدالت که ایماندار را شبیه مسیح می گرداند همان میوه روح القدس است که با محبت آغاز می شود و به تدریج میوه های بیشتری از آن نمایان می شوند:

22امّا ثمرۀ روح *، محبت، شادی، آرامش، صبر، مهربانی، نیکویی، وفاداری، 23فروتنی و خویشتنداری است. هیچ شریعتی مخالف اینها نیست. غلاطیان ۵: ۲۲و۲۳
{* منظور از «روح» در آیه ۲۲ همان روح القدس است.}

توجه کنید که میوه عدالت و پارسایی نتیجه فزونی محبت است. همه میوه های روح القدس از فزونی محبت سرریز می شوند. پولس در غلاطیان ۵: ۲۳ اشاره می کند که هیچ شریعتی مخالف این میوه ها نیست زیرا «محبت» انجام شریعت است و همه فرامین خدا را می توان در یک کلمه «محبت» خلاصه کرد: محبت نسبت به خدا و محبت نسبت به انسان های دیگر.
بنابراین اولین تاثیر «ماندن در مسیح» و پیوند واقعی به او این است که سرشت یا سیرت ( Character) ما به تدریج تغییر می کند و در زندگی روزمره شبیه مسیح می گردیم (رشد روحانی) و میوه های قدوسیت و عدالت در ما ظاهر می شوند.
همه کسانی که از شریعتی پیروی می کنند حتی کسانی که به خدایی ایمان ندارند و سکولار هستند (شریعت آنان به اصطلاح ارزش های والای انسانی است) نیز دارای یک تقدس و عدالت تقلبی هستند که نتیجه تلاش و کوشش انسانی است. مثلا شخص متدینی که در طول عمرش هرگز مرتکب زنا نشده است ممکن است وجودش مملو از افکار شهوت آلود باشد طبعا چنین فردی از دیدگاه دین پارسا و مقدس است زیرا در ظاهر هیچ عمل گناه آلودی انجام نداده است ولی از دیدگاه خدا گناهکاری بیش نیست. به همین منوال شخصی که هرگز در زندگی اش مرتکب قتلی نشده است ولی دلش نسبت به انسان های دیگر و دشمنانش آکنده از کینه است فاقد میوه عدالت و پارسایی واقعی است. دین و فلسفه انسانی، ظاهر انسان ها را تغییر می دهد ولی روح القدس باطن و سرشت ایمانداران واقعی را متحول میسازد که این تحول به تدریج در رفتار، گفتار و کردار شخص نیز هویدا می شود.

10زیرا ساختۀ دست خداییم، و در مسیحْ عیسی آفریده شده‌ایم تا کارهای نیک انجام دهیم، کارهایی که خدا از پیش مهیا کرد تا در آنها گام برداریم. افسسیان ۲: ۱۰

برای اینکه شاخه های واقعی میوه بیشتری به بار آورند باغبان آسمانی گاهی شاخه های متصل به مسیح را هَرَس می کند. ایمانداران واقعی با عبور از کوره آتش جفاها، مشکلات، سختی ها، تجربیات تلخ … همچون طلا و نقره خالص تر و براق تر می شوند و در محبت، ایمان، امید، صبر و معرفت بیشتر رشد می کنند.

۲…و هر شاخه‌ای که میوه آورد، آن را هَرَس می‌کند تا بیشتر میوه آورد. یوحنا ۱۵: ۲

10پدران ما کوتاه‌زمانی بنا بر صلاحدید خود، ما را تأدیب کردند. امّا خدا برای خیریت خودمان ما را تأدیب می‌کند تا در قدّوسیت او سهیم شویم. 11هیچ تأدیبی در حین انجام شدن، خوشایند نیست، بلکه دردناک است. امّا بعد برای کسانی که به وسیلۀ آن تربیت شده‌اند، میوۀ آرامش و پارسایی به بار می‌آورد.عبرانیان ۱۲: ۱۰و۱۱

همانطور که نوسازی یا بازسازی خانه های قدیمی با تخریب سازه های قدیمی و گرد و خاک زیاد همراه است عمل نوسازی خدا در ما نیز همراه با درد و رنج است؛ مانند نقاش ماهری که بر روی بوم نقاشی بارها و بارها رنگ های مختلف را که مطابق دلخواهش نیست تصحیح می کند خدا نیز بر روی فرزندانش کار می کند تا آنها را به سوی کمال پیش ببرد.
علاوه بر میوه عدالت (پارسایی) ، میوه دیگری نیز در شاخه های واقعی رشد می کند و آن میوه پرستش و شکرگزاری است. قلب ایماندار از سرود و شکرگزاری و پرستش خدا مملو می گردد:

15پس بیایید به واسطۀ عیسی قربانیِ سپاس را پیوسته به خدا تقدیم کنیم. این قربانی، همان ثمرۀ لبهایی است که به نام او معترفند. عبرانیان ۱۳: ۱۵

ثمره یا میوه لب ها همان شکرگزاری و سپاس و پرستش خدا است.

18مست شراب مشوید، که شما را به هرزگی می‌کشاند؛ بلکه از روح پر شوید. 19با مزامیر، سرودها و نغمه‌هایی که از روح است با یکدیگر گفتگو کنید و از صمیم دل برای خداوند بسرایید و ترنم نمایید. 20همواره خدای پدر را به نام خداوند ما عیسی مسیح برای همه چیز شکر گویید. افسسیان ۵: ۱۸-۲۰

بنابراین نتیجه ماندن در مسیح و جریان حیات روح القدس در یک ایماندار این است که قلبش از سرود و شکرگزاری آکنده می شود. شادی و آرامش ماندگار در قلب ایمانداران در قالب سرود و شکرگزاری و سپاس نمایان می شود. ایمانداران به مسیح، خدا را برای ویژگی ها، صفات و کارهای عظیمش که در کتاب مقدس (مکاشفه خاص) و در جهان هستی (مکاشفه عام) آشکار شده اند شکر گزاری می کنند. اگر در مسیح بمانید آنگاه در هر گوشه و کنار خلقت خدا از ذرات بنیادی گرفته تا کهکشان های عظیم و موجودات زنده روی کره زمین عظمت و شگفتی و جلال خدا را خواهید دید و قلب شما از شکرگزاری پر می گردد. هنگامی که کتاب مقدس را می خوانید و کارهای عظیم خدا را در طول تاریخ نجات انسان ملاحظه می کنید ناگزیر قلب و فکرتان از سپاس خدا آکنده می شود. از سویی دیگر برای کارهای عظیم خدا در زندگی شخصی خودمان نیز او را ستایش می کنیم.
قلب یک ایماندار باید پر از دعا، سرود و حمد باشد!

16همیشه شاد باشید؛ 17پیوسته دعا کنید؛ 18در هر وضعی شکرگزار باشید، زیرا این است ارادۀ خدا برای شما در مسیحْ عیسی. اول تسالونیکیان ۵: ۱۶

علاوه بر میوه های عدالت و شکرگزاری که میوه های ماندگار و ابدی هستند میوه دیگری نیز اندک اندک در شاخه های واقعی نمو می کند و آن انسان هایی هستند که به واسطه بشارت انجیل به مسیح ایمان می آورند. هنگامی که در تاک حقیقی زندگی کنیم و به او متصل باشیم بر خلاف قوم اسرائیل تبدیل به فانوسی کوچک در دنیای تاریک می شویم و نور مسیح را به دیگران نیز می افشانیم و بدون شک عده ای نجات خواهند یافت که میوه های ابدی و ماندگار هستند.
فقط لحظه ای تصور کنید که خدای قادر مطلق و خالق آسمان و زمین به ایمانداران واقعی این فیض عظیم و امتیاز عالی را داده است تا خبر خوش مسیح را به دیگران برسانند و باعث نجات بسیاری گردند. خدا می توانست این کار را بدون دخالت ما انجام دهد شاید یک فرشته به تنهایی کافی می بود تا به همه دنیا در هر مقطعی از تاریخ پیغام انجیل را منتشر کند ولی این امتیاز را به فرزندانش ارزانی داشته است تا در نجات و حیات جاودانی انسان های دیگر سهیم شوند و شادی آنان چند برابر گردد. اگر احساس می کنید که زندگیتان بی معنی است فقط چند لحظه به واقعیتی که در بالا به آن اشاره کردم فکر کنید شما با ماندن در مسیح و اتصال به او در سرنوشت انسان ها نقشی ایفا خواهید کرد که تا ابدالاباد تاثیرش باقی خواهد ماند. در زمین و آسمان جدید هر بار که با افرادی ملاقات کنید که به واسطه شما پیغام انجیل را شنیده و نجات یافته اند وجودتان از شادی مملو می گردد و این شادی جاودانی است. زمانی که کار نیکی انجام می دهیم مثلا به یک نیازمند کمک مالی می کنیم هر چند این کار ارزشمند است ولی اثری ماندگار و ابدی ندارد ولی زمانی که با بشارت انجیل باعث نجات انسانی می شویم تاثیر آن ابدی و ارزش آن بی نهایت است. کسی که با به خطر انداختن جان خود انسانی را از آتش می رهاند او را می ستاییم و به این کارش ارج می نهیم حال چقدر بیشتر اگر با بشارت انجیل باعث نجات و رهایی انسانی از آتش و مرگ ابدی جهنم شویم گنجی جاودانی در خزانه آسمان انباشته ایم.
خدا امروز شما را به این ماموریت عظیم دعوت می کند تا در کار نجات انسان ها با او سهیم شوید آیا معنا و مفهومی بزرگتر از این در زندگی وجود دارد؟!
آیا با توضیحات بالا نور انتهای تونل تاریک و پیچ در پیچ زندگی تان را می بینید؟ پیام مسیح به شما این است: «در من بمانید.»؛ «ماندن در مسیح» عبارتی پیچیده، مرموز و مبهمی نیست بلکه بسیار ساده، کاربردی و قابل درک است. امروز در هر وضعیتی که هستید هنوز این فرصت را دارید که با «ماندن در مسیح» خوشه انگوری ماندگار و ابدی به شاخه زندگی تان بیفزایید.

بنابراین «ماندن در مسیح» مزایای گوناگونی برای ما به همراه دارد که اولین و مهمترین آن نجات و حیات جاودانی است و حیات خدا از طریق روح القدس در ما جریان می یابد. دوم اینکه میوه های ماندگار و ابدی عدالت و تقدس، پرستش و شکرگزاری و همچنین انسان هایی که از طریق ما به مسیح ایمان می آوردند به شاخه های زندگی مان زینت می بخشند؛ همه این میوه ها نتیجه رشد و بلوغ روحانی در فرایند تقدس است. سومین مزیت ماندن در مسیح این است که دعاهایمان مستجاب می شوند!

۷اگر در من بمانید و کلام من در شما بماند، هرآنچه می‌خواهید، درخواست کنید که برآورده خواهد شد. یوحنا ۱۵: ۷

چنین وعده ای بی نظیر است. این وعده فقط شامل حال کسانی است که در مسیح هستند. وعده ای مبنی بر اینکه خدا دعای هر فردی را اجابت می کند در کتاب مقدس وجود ندارد. خدا ممکن است بر حسب فیض عام و تقدیرش حتی به دعای شخصی که به مسیح ایمان ندارد پاسخ دهد ولی این یک استثنا است.
چنین وعده ای در نظر اول کمی غیر واقعی به نظر می آید زیرا همه ما خواسته های بسیاری از خداوند داشته ایم که ظاهرا برآورده نشده اند. پس منظور مسیح از این عبارت چیست؟ آیا این به معنای چک سفیدی است که در اختیار ایمانداران است و کلیدی است که هر در بسته ای را برایمان باز می کند؟ ما به عنوان یک انسان به دلیل محدودیت هایمان هرگز قادر به ارزیابی و درک دقیق رخدادهای زندگی مان نیستیم و تصمیم ها و خواسته های ما گاهی فرسنگ ها با آنچه باعث خوشبختی و سعادت ما می شود فاصله دارند بنابراین بدیهی است که خدا به برخی از درخواست های ما جواب «نه» بدهد. برای روشن شدن موضوع فرض کنید حین مسافرت در جاده ای کوهستانی و برفی فرزند نوجوانتان که به تازگی کمی رانندگی یاد گرفته است از شما درخواست کند که پشت فرمان بنشیند و رانندگی کند؛ آیا به او این اجازه را خواهید داد؟ البته هر پدر یا مادر مسئولی که فرزندش را دوست دارد و برای جان و مال دیگران احترام قائل است اجازه رانندگی به وی را تحت چنین شرایطی نمی دهد. این موضوع در رابطه با درخواست هایمان از خدا نیز صادق است. درخواستی که از دید ما بسیار بدیهی، معقول و منطقی به نظر می رسد ممکن است در آینده نتیجه ای بسیار بد به دنبال داشته باشد که فقط خدا از آن آگاه است. لطفا یک بار دیگر آیه ۷ را مرور کنید:

۷اگر در من بمانید و کلام من در شما بماند، هرآنچه می‌خواهید، درخواست کنید که برآورده خواهد شد. یوحنا ۱۵: ۷

مسیح تاکید می کند که برای برآورده شدن وعده دعا باید کلام مسیح در ما بماند. این بدین معنی است که درخواست های ما باید مطابق کلام خدا باشند. هر چه در مسیر رشد روحانی به بلوغ روحانی نزدیک تر شویم دعا ها و درخواست های ما بیش از پیش مطابق اراده خدا می شود و احتمال اینکه آنها برآورده شوند بیشتر است.

4 و در خداوند تمتع ببر، پس مسألت دل تو را به تو خواهد داد. مزمور ۳۷: ۴

22و هرآنچه از او درخواست کنیم، خواهیم یافت، زیرا از احکام او اطاعت می‌کنیم و آنچه موجب خشنودی اوست، انجام می‌دهیم. اول یوحنا ۳: ۲۲

14این است اطمینانی که در حضور او داریم که هر گاه چیزی بر طبق ارادۀ وی درخواست کنیم، ما را می‌شنود. 15و اگر می‌دانیم که هرآنچه از او درخواست کنیم ما را می‌شنود، پس اطمینان داریم که آنچه از او خواسته‌ایم، دریافت کرده‌ایم. اول یوحنا ۵: ۱۴و۱۵

درک این مسئله بسیار مهم است و بسیاری از ایمانداران نسبت به این موضوع سردرگمند و درک دقیقی از این وعده ندارد و برخی نیز دل شکسته هستند.
توجه کنید که حتی دعای قهرمانان ایمان نیز گاهی مستجاب نمی شود زیرا هرچند خواسته های آنان ممکن است با اراده خدا تطبیق کند (منظور از اراده خدا در اینجا اراده الهی است که صرفا مرتبط با ذات اوست و ربطی به خلقتش ندارد) ولی شاید با تقدیر و مشیت الهی و برنامه ها و نقشه های ازلی و ابدی خدا در رابطه با خلقتش و جهان هستی که معمولا اسرار آمیزند، همخوانی نداشته باشد. اجازه دهید که با مثالی این موضوع را بیشتر بشکافم فرض کنید یک ایماندار واقعی که در بشارت انجیل در نقطه ای از جهان بسیار فعال است از خدا بخواهد که تاثیر مخرب شیطان را در آن کشور محدود کند این درخواست هر چند مطابق اراده خدا است زیرا خدا نیکویی مطلق است و طبعا بدی و شرارت را بر نمی تابد ولی احتمالا مطابق برنامه های خدا نیست زیرا خدا تقدیر کرده است که شیطان برای مدتی و در حیطه ای محدود بر این دنیا حکومت کند و نقشه های شریرانه اش را پیش ببرد! توجه کنید که شیطان صرفا وسیله ای در دست خداست و در نهایت نقشه ها و برنامه های الهی مطابق تقدیر خدا به انجام می رسند و شیطان و فرشتگان شریرش صرفا بازیگرانی در صحنه تئاتر جهان هستی هستند که نمایشنامه اش را خدا نوشته است!
بنابراین هرچند اراده خدا نیکویی مطلق است و در نهایت شیطان و شرارت را نابود خواهد کرد ولی در زمان حاضر خدا چنین درخواستی در رابطه با شیطان را برآورده نخواهد کرد.
اگر دعا ها یا خواسته های ما برآورده نشوند بدین معنی نیست که خدا به ما پاسخ نداده است بلکه بدون شک خدا دعاهای ما را می شنود و ممکن است بهتر از آنچه که از او خواسته ایم برای ما مهیا کند یا ممکن است خواسته ما را در زمان مناسب تری برآورده کند یا ممکن است به دعای ما جواب «نه» بدهد ولی در هر حال دعای ما را می شنود و به آن پاسخ می دهد. پولس رسول در رساله دوم قرنتیان می گوید:

7امّا برای اینکه عظمت بی‌اندازۀ این مکاشفات مغرورم نسازد، خاری در جسمم به من داده شد، یعنی عامل شیطان، تا آزارم دهد و مرا از غرور بازدارد. 8سه بار از خداوند تمنا کردم آن را از من برگیرد، 9امّا مرا گفت: «فیض من تو را کافی است، زیرا قدرت من در ضعف به کمال می‌رسد.» پس با شادیِ هر چه بیشتر به ضعفهایم فخر خواهم کرد تا قدرت مسیح بر من ساکن شود. 10از همین رو، در ضعفها، دشنامها، سختیها، آزارها و مشکلات، به‌خاطر مسیح شادمانم، زیرا وقتی ناتوانم، آنگاه توانایم. دوم قرنتیان ۱۲: ۷-۱۰

در آیات فوق پولس رسول در مورد خاری در جسمش صحبت می کند که احتمالا اشاره به ضعف جسمانی یا مخالفت ها، موانع و جفا هایی است که به خاطر بشارت انجیل دائم بر سر راهش قرار داشتند. در هر حال این تقدیر الهی بود که از این طریق پولس رسول را فروتن سازد؛ فروتنی یکی از ویژگی های برجسته خادمین واقعی مسیح است. همانطور که ملاحظه می کنید خدا برای پولس روشن می سازد که فیضش برای تحمل آن خار کافی است و قدرتش در ضعف های انسانی پولس رسول بیشتر نمایان می شود. پاسخ خدا به دعای پولس رسول مایه شادی و تسلی او بود.
بنابراین با داشتن چنین وعده بی نظیری ما می توانیم هر موضوع و معضلی را چه در رابطه با مسائل روزمره و چه در رابطه با امور روحانی در دعا نزد پدر آسمانی مطرح کنیم و باید ایمان راسخ داشته باشیم که خداوند دعای ما را می شنود و بدون شک به آن پاسخ خواهد داد و به همین دلیل دعا های ما باید مملو از شکرگزاری و حمد و ستایش خدا باشد و از او برای کارهای عظیم و عجیبی که در زندگی ما انجام می دهد سپاسگزار باشیم. این وعده منبع شادی و تسلی بزرگ در زندگی ایماندار است. به یاد داشته باشید که هر بار که خدا به دعای ما پاسخ مثبت یا منفی میدهد خوشی و ایمان ما افزون تر می شود.
اگر احساس می کنید که خدا به دعاهای شما پاسخ نمی دهد باید خود را امتحان کنید که آیا در مسیح هستید و کلامش در شما ساکن است یا خیر؟
توجه داشته باشید که جواب منفی خدا به دعای شما به معنی بی تفاوتی خدا نیست بلکه به معنای این است که برنامه و تقدیر الهی برای شما با دعایتان سازگار نیست و چونکه خدا هرگز اشتباه نمی کند و محبت او نسبت ما ازلی و ابدی و بی نهایت است پس با شادی اراده کامل و نیکوی او را در زندگی مان می پذیریم.

مسیح در ادامه می افزاید:

8جلال پدر من در این است که شما میوۀ بسیار آورید؛ و این‌گونه شاگرد من خواهید شد. یوحنا ۱۵: ۸

بنابراین یکی از نشانه های بارز ایمانداران واقعی وجود میوه های عدالت، شکرگزاری و انسان های نجات یافته است. اگر کسی میوه ای نداشته باشد یا میوه تلخ و وحشی بدهد او شاگرد واقعی مسیح نیست. توجه کنید که هر چه بیشتر شبیه مسیح می شویم نیکویی، محبت، فیض و نور خدا بیش از پیش از طریق ما به جهانیان نمایان میشود و خدا نیز بیشتر جلال می یابد.

14«شما نور جهانید. شهری را که بر فراز کوهی بنا شده، نتوان پنهان کرد. 15هیچ‌کس چراغ را نمی‌افروزد تا آن را زیر کاسه‌ای بنهد، بلکه آن را بر چراغدان می‌گذارد تا نورش بر همۀ آنان که در خانه‌اند، بتابد. 16پس بگذارید نور شما بر مردم بتابد تا کارهای نیکتان را ببینند و پدر شما را که در آسمان است، بستایند. متی ۵: ۱۴-۱۶

بنابراین با ماندن در مسیح ما میوه می آوریم، به مرور زمان بیشتر میوه می آوریم و در نهایت میوه بسیار می آوریم! این امر نشان دهنده این است که رشد روحانی و فرایند میوه آوردن تدریجی و زمان بر است.
مزیت دیگر ماندن در مسیح این است که محبت مسیح همچون اقیانوسی ما را احاطه خواهد کرد:

۹«همان‌گونه که پدر مرا دوست داشته است، من نیز شما را دوست داشته‌ام؛ در محبت من بمانید. 10اگر احکام مرا نگاه دارید، در محبت من خواهید ماند؛ چنانکه من احکام پدر خود را نگاه داشته‌ام و در محبت او می‌مانم. 11این سخنان را به شما گفتم تا شادی من در شما باشد و شادی شما کامل شود.
12«حکم من این است که یکدیگر را محبت کنید، چنانکه من شما را محبت کرده‌ام. 13محبتی بزرگتر از این وجود ندارد که کسی جان خود را در راه دوستانش فدا کند. یوحنا ۱۵: ۹-۱۳

پولس رسول خطاب به ایمانداران شهر روم می گوید:

38زیرا یقین دارم که نه مرگ و نه زندگی، نه فرشتگان و نه ریاستها، نه چیزهای حال و نه چیزهای آینده، نه هیچ قدرتی، 39و نه بلندی و نه پستی، و نه هیچ چیز دیگر در تمامی خلقت، قادر نخواهد بود ما را از محبت خدا که در خداوند ما مسیحْ عیسی است، جدا سازد. رومیان ۸: ۳۸و۳۹

ما انسان ها مطلقا قادر به درک کامل عمق و بلندی و عرض و طول محبت مسیح نسبت به نجات یافتگان نیستیم زیرا بی نهایت است ولی هر چه بیشتر در اقیانوس بیکران محبت مسیح غوطه ور شویم بیشتر به عظمت آن پی میبریم. همه مزایا و میوه ها و هر نیکویی که از خدا در زندگی ایمانداران سرازیر می شود ناشی از محبت بی نهایت خدا است:

1پیش از عید پِسَخ، عیسی آگاه از اینکه ساعت او رسیده است تا از این جهان نزد پدر برود، کسان خود را که در این جهان دوست می‌داشت، تا به حد کمال محبت کرد. یوحنا ۱۳: ۱

محبت مسیح نسبت به فرزندانش به حد کمال است. و صد البته می دانیم که برای چنین کمالی حد و مرزی وجود ندارد.
پس در مسیح بمانید و اجازه دهید که اقیانوس محبت خدا زندگی شما را در برگیرد. این محبت فقط برای کسانی محفوظ است که در مسیح هستند. این همان محبتی است که شما را از قعر دره گناه و مرگ و جهنم ابدی به قله عدالت و حیات جاودانی میرساند تا وارث خوشبختی خدا در زمین و آسمان جدید شوید.

13محبتی بزرگتر از این وجود ندارد که کسی جان خود را در راه دوستانش فدا کند. یوحنا ۱۵: ۱۳

مسیح با مرگش بر صلیب چند ساعت بعد از وقایع شب پنجشنبه حقیقت آیه ۱۳ را در عمل به شاگردانش و همه ایمانداران واقعی سراسر تاریخ ثابت کرد. هر زمانی که به محبت خدا در زندگی تان شک می کنید و یا در ذهنتان زمزمه ای می شنوید که خدا به فکر شما نیست به صلیب مسیح چشم بدوزید!
تا اینجا به چهار مزیت «ماندن در مسیح» اشاره کردیم که عبارتند از نجات و حیات جاودانی، زندگی پر ثمر و مملو از میوه های جاودانی، مستجاب شدن دعاها و غرق شدن در اقیانوس محبت خدا؛ اما مسیح در ادامه به پیامد شگفت آور دیگری نیز که در نتیجه ماندن در مسیح عاید ما میشود اشاره می کند:

14دوستان من شمایید اگر آنچه به شما حکم می‌کنم، انجام دهید. 15دیگر شما را بنده نمی‌خوانم، زیرا بنده از کارهای اربابش آگاهی ندارد. بلکه شما را دوست خود می‌خوانم، زیرا هرآنچه از پدر شنیده‌ام، شما را از آن آگاه ساخته‌ام. 16شما نبودید که مرا برگزیدید، بلکه من شما را برگزیدم و مقرر داشتم تا بروید و میوه آورید و میوۀ شما بماند، تا هر چه از پدر به نام من درخواست کنید به شما عطا کند. یوحنا ۱۵: ۱۴-۱۶

ایمانداران واقعی به مسیح، دوستان خدا هستند!
چنین امتیازی غیر قابل تصور است. در اینکه هر مخلوقی بنده و غلام خداست هیچ شکی وجود ندارد و درک آن آسان است. خدا موجودی قادر مطلق، ازلی و ابدی، همه جا حاضر، همه دانا و … است و در مقابل ما صرفا مخلوقی بیش نیستیم و حرکت همه ذرات بنیادی وجودمان از خداست بنابراین بدیهی است که همه مخلوقات مادی یا غیر مادی غلامان او هستند؛ دشمنی و جنگ انسان نسبت به خدا زمانی رقم خورد که انسان از «غلام بودن» دست کشید و اعلام کرد که خودش خدای خویش است و دیگر احتیاجی به خدای آسمان و زمین ندارد و از اطاعت او سر باز زد!

ما در مسیح مجددا اعتراف می کنیم که غلام حلقه به گوش خداوند هستیم و با تمام وجودمان سعی می کنیم که احکام او را اطاعت کنیم. بنابراین هر ایماندار واقعی به مسیح غلام اوست.
طبعا کلمه «غلام» ( دقیق تر «برده» یا «غلام زرخرید») در قرن حاضر و در بسیاری از فرهنگ ها و جوامع بار منفی دارد و معنی آن تا حدی برای بسیاری از ما مبهم است؛ توجه کنید که در دوران کهن بردگان را خرید و فروش می کردند؛ کسی که برده ای را خریداری می کرد ارباب و خداوند او محسوب می شد و آن برده به او تعلق داشت بدین معنی که سرنوشت وی در دست اربابش بود.
همیشه و در همه حال این ارباب بود که غلامش را از میان بردگان دیگر بر می گزید. هیچ برده ای نمی توانست اربابش را خودش انتخاب کند!

۱۶شما نبودید که مرا برگزیدید، بلکه من شما را برگزیدم و مقرر داشتم تا بروید و میوه آورید و میوۀ شما بماند، تا هر چه از پدر به نام من درخواست کنید به شما عطا کند. یوحنا ۱۵: ۱۶

غلامان بجز خورد و خوراک و پوشاک اندکی، دستمزدی برای انجام وظایف دریافت نمی کردند. اربابان ظالم و ستمگر در بسیاری از سرزمین ها حتی اجازه داشتند بردگان را تنبیه و یا حتی به قتل برسانند. اکثرا از بردگان بیگاری می کشیدند گاهی آنان مجبور بودند در طبقات زیرین کشتی های بزرگ برای مدت های طویل و با کمترین غذا و آب آشامیدنی و در بدترین شرایط پارو بزنند که بسیاری نیز در این راه تلف می شدند.
متاسفانه انسان گناهکار زیر سلطه ارباب ستمگر و قاتلش یعنی شیطان و فرشتگان شریرش است. اما ایمانداران واقعی به مسیح از زیر سلطه شیطان رها شده اند و متعلق به مسیح هستند زیرا با بهایی بسیار گران خریداری شده اند. مسیح با مرگش بر صلیب فدیه آزادی ما را از دست دشمن (شیطان) پرداخته است. اینک غلام مسیح هستیم اما برخلاف شیطان ستمگر و قاتل، مسیح به غلامانش حیات می بخشد و آنان را وارث خوشبختی و سعادت ابدی می گرداند.

10دزد نمی‌آید جز برای دزدیدن و کشتن و نابود کردن؛ من آمده‌ام تا ایشان حیات داشته باشند و از آن به فراوانی بهره‌مند شوند. یوحنا ۱۰: ۱۰

اما داستان اینجا تمام نمی شود ما همچون غلامانی هستیم که در دربار پادشاه به دوست صمیمی او تبدیل شده ایم. غلامانی که حتی از وزرا و درباریان نیز به پادشاه نزدیکترند و پادشاه به آنان اعتماد کامل دارد و حتی گاهی رازهایش را برای آنان بازگو می کند!
آن پادشاه، خالق آسمان و زمین است؛ برای لحظه ای به این موضوع بیندیشید که شما دوست خدا هستید. آیا امتیازی بزرگتر از این وجود دارد. پس «در مسیح» بمانیم. چه بسیارند کسانی که برای دوستی با شخصی ثروتمند و معروف دست و پا میشکنند تا از مزایای آن بهره مند شوند و یا این دوستی را به رخ دیگران بکشند. اما ایمانداران واقعی به مسیح دوست خدا هستند!
آیا شما دوست خدا هستید؟

مسیح در ادامه مجددا بزرگترین حکم را به رسولان یادآوری می کند:

۱۷ حکم من به شما این است که یکدیگر را محبت کنید. یوحنا ۱۵: ۱۷

همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم محبت انجام و غایت شریعت است. کسی که در اقیانوس محبت و عشق خدا غرق شده است و محبت خدا او را از هر سو احاطه کرده است اندک اندک محبت آسمانی در وجودش نفوذ کرده او را از درون نیز پر می سازد و سرشت و طبیعت او را اشباع می کند. چنین وضعیتی زمانی تحقق می یابد که در مسیح بمانیم.

ما تا اینجا از مزایای ماندن در مسیح گفتگو کردیم و امتیازهای بی نظیر آن را برشمردیم. ولی متاسفانه در دنیای سقوط کرده واقعیت تلخ دیگری نیز وجود دارد که دقیقا نقطه مقابل «محبت» است. «تنفر» نتیجه تلخ دوری از خدای حقیقی است. دنیایی که در چنگال شیطان گرفتار است و انسان هایی که در تنفر غرق شده اند مانند کشتی تایتانیک لحظه به لحظه به قعر اقیانوس مرگ فرو می روند.
فراموش نکنید که ایمانداران به مسیح هرچند از ملکوت ظلمت به ملکوت حیات منتقل شده اند و از همه امتیازاتی که برشمردیم بهره مند هستند ولی هنوز بر روی این کره خاکی در حیطه دشمن زندگی می کنند!

12زیرا ما را کشتی گرفتن با جسم و خون نیست، بلکه ما علیه قدرتها، علیه ریاستها، علیه خداوندگاران این دنیای تاریک، و علیه فوجهای ارواح شریر در جایهای آسمانی می‌جنگیم.افسسیان ۶: ۱۲

شیطان بر این دنیا در محدوده ای که خدا به وی اجازه داده است حکومت می کند و ما ایمانداران در قلمرو شیطان زندگی می کنیم و طبعا از هر سو هدف حملات وی و فرشتگان شریرش هستیم. جنگی روحانی در جبهه های مختلف سیاسی، اقتصادی، دینی، رسانه ای، اطلاعاتی، آموزشی و… در حال جریان است و هر چند پیروزی نهایی از آن سربازان مسیح است ولی دسیسه های مخوف دشمن و تنفری که وی از خدا و فرزندانش دارد غیر قابل توصیف است بنابراین شیطان و فرشتگان شریرش از هر فرصتی برای ایجاد موانع و محدودیت های مختلف علیه ایمانداران واقعی، جفا و دشمنی علیه کلیسا و… استفاده می کند.
برای پیروزی در این نبرد روحانی باید اسلحه تام خدا را بپوشیم و آماده باشیم.

10باری، در خداوند، و به پشتوانۀ قدرت مقتدر او، نیرومند باشید. 11اسلحۀ کامل خدا را بر تن کنید تا بتوانید در برابر حیله‌های ابلیس بایستید. افسسیان ۶: ۱۰ و ۱۱

برای شناخت اسلحه کامل خدا به بررسی کتاب افسسیان فصل ششم در بخش کتاب مقدس برای تمام فصول، هفته دهم رجوع کنید.

شیطان بی وقفه کار می کند و هدف او «نابودی خلقت خدا» و انگیزه وی «تنفر از خدا» است. توجه کنید که الهیات شیطان کامل است و او بهتر از هر کسی از پیشگویی های کتاب مقدس آگاه است و دقیقا می داند که تا داوری و نابودی اش فرصت اندکی باقی مانده است!
سیستم حاکم بر دنیا (اقتصاد، سیاست، ادیان و ایدئولوژی ها، آموزش و پرورش، رسانه ها و سرگرمی ها…) در دست شیطان است.

19 و می‌دانیم که از خدا هستیم و تمام دنیا در شریر خوابیده است. اول یوحنا ۵: ۱۹

بنابراین طبیعی است که شیطان از طریق سیستم دنیا بر علیه ایمانداران واقعی بجنگد و موانع متعدد مقابل آنان قرار دهد.
مسیح در انتهای این فصل این موضوع را به شاگردانش هر چند خلاصه گوشزد می کند:

18«اگر دنیا از شما نفرت دارد، به یاد داشته باشید که پیش از شما از من نفرت داشته است. 19اگر به دنیا تعلّق داشتید، دنیا شما را چون کسان خود دوست می‌داشت. امّا چون به دنیا تعلّق ندارید، بلکه من شما را از دنیا برگزیده‌ام، دنیا از شما نفرت دارد. 20کلامی را که به شما گفتم، به یاد داشته باشید: ”بنده از ارباب خود بزرگتر نیست.“ اگر مرا آزار رسانیدند، با شما نیز چنین خواهند کرد؛ و اگر کلام مرا نگاه داشتند، کلام شما را نیز نگاه خواهند داشت. 21امّا این همه را به سبب نام من با شما خواهند کرد، زیرا فرستندۀ مرا نمی‌شناسند. 22اگر نیامده و با ایشان سخن نگفته بودم، گناه نمی‌داشتند؛ امّا اکنون دیگر عذری برای گناهشان ندارند. 23کسی که از من نفرت داشته باشد، از پدر من نیز نفرت دارد. 24اگر در میان آنان کارهایی نکرده بودم که جز من هیچ‌کس نکرده است، گناه نمی‌داشتند؛ امّا اکنون، با اینکه آن کارها را دیده‌اند، هم از من و هم از پدرم نفرت دارند. 25این‌گونه، کلامی که در تورات خودشان آمده است به حقیقت می‌پیوندد که: ”بی‌سبب از من نفرت داشتند.“
26«امّا چون آن مدافع که از نزد پدر برای شما می‌فرستم بیاید، یعنی روحِ راستی که از پدر صادر می‌شود، او خودْ دربارۀ من شهادت خواهد داد، 27و شما نیز شهادت خواهید داد، زیرا از آغاز با من بوده‌اید.یوحنا ۱۵: ۱۸-۲۷

در آیه ۱۸ مسیح گوشزد می کند که ایمانداران واقعی متعلق به دنیا نیستند بدین معنی که ارزش ها، دیدگاه ها و کل زندگی آنها با ارزش ها، روش ها، فلسفه ها و باورهای دنیا فرسنگ ها فرق دارد. به قولی آبشان از یک جوی نمی رود!
اما دلیل اصلی نفرت دنیا از ایمانداران این است که سیستم حاکم بر دنیا در وهله اول از مسیح و انجیل او متنفر است. بنابراین سیستم شریر حاکم بر دنیا که توسط شیطان و فرشتگان تحت حاکمیتش پی ریزی شده است از خدا، مسیح، حقیقت، انجیل و خبر خوش نجات انسان ها از مرگ ابدی متنفر است و آن را مطلقا بر نمی تابد. فراموش نکنید که شیطان دروغگو و پدر همه دروغ هاست و از حقیقت نیز متنفر است. اما خدا به دلیل محبت و فیض عامش اجازه نمی دهد تا شیطان به طور کامل مقاصدش را پیش ببرد و در هر حال پیام انجیل همچنان در سراسر دنیا و در طول تاریخ با وجود موانع شیطان موعظه می شود و برگزیدگان خدا از هر گوشه و کنار دنیا نجات می یابند و از بردگی و اسارت شیطان آزاد می شوند.
شام آخر مسیح با شاگردانش با محبت آغاز می شود:

1پیش از عید پِسَخ، عیسی آگاه از اینکه ساعت او رسیده است تا از این جهان نزد پدر برود، کسان خود را که در این جهان دوست می‌داشت، تا به حد کمال محبت کرد.یوحنا ۱۳: ۱

مسیح در طول این شب امتیازات برجسته ایمانداران و شاگردانش را برای آنان آشکار ساخت اما در انتهای فصل ۱۵ گویی ناگهان ابرهای تیره و تار، آسمان درخشان و آفتابی را پوشاندند و فضایی تیره و تار و خاکستری همه جا را فرا گرفت. این همه برای یادآوری این موضوع تلخ است که ما هنوز در گل و لای این دنیای سقوط کرده راه می رویم که شرارت و بدی از هر نقطه آن هویداست و به همین دلیل لازم بود که مسیح به این جهان آید و با مرگش بر صلیب کفاره گناه را فراهم سازد و ما را از مرگ ابدی در جهنم نجات دهد. اما دیری نمی پاید که وی در شکوه و جلال ابدی به کره خاکی باز خواهد گشت و همه چیز را نو خواهد ساخت. بیا، ای خداوند عیسی!
فیض خداوند ما عیسی مسیح با همهٔٔ شما باد. آمین.





انجیل یوحنا فصل ۱۵

تاک حقیقی

1«من تاک حقیقی هستم و پدرم باغبان است. 2هر شاخه‌ای در من که میوه نیاورد، آن را قطع می‌کند، و هر شاخه‌ای که میوه آورد، آن را هَرَس می‌کند تا بیشتر میوه آورد. 3شما هم‌اکنون به سبب کلامی که به شما گفته‌ام، پاک هستید. 4در من بمانید، و من نیز در شما می‌مانم. چنانکه شاخه نمی‌تواند از خود میوه آورد اگر در تاک نماند، شما نیز نمی‌توانید میوه آورید اگر در من نمانید.
5«من تاک هستم و شما شاخه‌های آن. کسی که در من می‌ماند و من در او، میوۀ بسیار می‌آورد؛ زیرا جدا از من، هیچ نمی‌توانید کرد. 6اگر کسی در من نماند، همچون شاخه‌ای است که دورش می‌اندازند و خشک می‌شود.
شاخه‌های خشکیده را گرد می‌آورند و در آتش افکنده، می‌سوزانند. 7اگر در من بمانید و کلام من در شما بماند، هرآنچه می‌خواهید، درخواست کنید که برآورده خواهد شد. 8جلال پدر من در این است که شما میوۀ بسیار آورید؛ و این‌گونه شاگرد من خواهید شد.
9«همان‌گونه که پدر مرا دوست داشته است، من نیز شما را دوست داشته‌ام؛ در محبت من بمانید. 10اگر احکام مرا نگاه دارید، در محبت من خواهید ماند؛ چنانکه من احکام پدر خود را نگاه داشته‌ام و در محبت او می‌مانم. 11این سخنان را به شما گفتم تا شادی من در شما باشد و شادی شما کامل شود.
12«حکم من این است که یکدیگر را محبت کنید، چنانکه من شما را محبت کرده‌ام. 13محبتی بزرگتر از این وجود ندارد که کسی جان خود را در راه دوستانش فدا کند. 14دوستان من شمایید اگر آنچه به شما حکم می‌کنم، انجام دهید. 15دیگر شما را بنده نمی‌خوانم، زیرا بنده از کارهای اربابش آگاهی ندارد. بلکه شما را دوست خود می‌خوانم، زیرا هرآنچه از پدر شنیده‌ام، شما را از آن آگاه ساخته‌ام. 16شما نبودید که مرا برگزیدید، بلکه من شما را برگزیدم و مقرر داشتم تا بروید و میوه آورید و میوۀ شما بماند، تا هر چه از پدر به نام من درخواست کنید به شما عطا کند. 17حکم من به شما این است که یکدیگر را محبت کنید.

نفرت دنیا از پیروان عیسی

18«اگر دنیا از شما نفرت دارد، به یاد داشته باشید که پیش از شما از من نفرت داشته است. 19اگر به دنیا تعلّق داشتید، دنیا شما را چون کسان خود دوست می‌داشت. امّا چون به دنیا تعلّق ندارید، بلکه من شما را از دنیا برگزیده‌ام، دنیا از شما نفرت دارد. 20کلامی را که به شما گفتم، به یاد داشته باشید: ”بنده از ارباب خود بزرگتر نیست.“ اگر مرا آزار رسانیدند، با شما نیز چنین خواهند کرد؛ و اگر کلام مرا نگاه داشتند، کلام شما را نیز نگاه خواهند داشت. 21امّا این همه را به سبب نام من با شما خواهند کرد، زیرا فرستندۀ مرا نمی‌شناسند. 22اگر نیامده و با ایشان سخن نگفته بودم، گناه نمی‌داشتند؛ امّا اکنون دیگر عذری برای گناهشان ندارند. 23کسی که از من نفرت داشته باشد، از پدر من نیز نفرت دارد. 24اگر در میان آنان کارهایی نکرده بودم که جز من هیچ‌کس نکرده است، گناه نمی‌داشتند؛ امّا اکنون، با اینکه آن کارها را دیده‌اند، هم از من و هم از پدرم نفرت دارند. 25این‌گونه، کلامی که در تورات خودشان آمده است به حقیقت می‌پیوندد که:
”بی‌سبب از من نفرت داشتند.“
26«امّا چون آن مدافع که از نزد پدر برای شما می‌فرستم بیاید، یعنی روحِ راستی که از پدر صادر می‌شود، او خودْ دربارۀ من شهادت خواهد داد، 27و شما نیز شهادت خواهید داد، زیرا از آغاز با من بوده‌اید.

راهنمایی           پنجره را ببندید X

با کلیک روی شماره آیات، تفسیر آنها را انتهای متن مطالعه کنید و با کلیک مجدد روی شماره آیات در بخش تفسیر به مکان اول در متن کتاب مقدس برگردید. برخی از آیات به دلیل وضوح معنایی تفسیر نشده اند و با کلیک روی شماره آنها اتفاقی نمی افتد.
همچنین با کلیک روی کلمات آبی رنگ و نگاه داشتن ماوس روی آنها در متن کتاب مقدس اطلاعات بیشتری در مورد آن کلمه در پنجره ای دیگر ظاهر می شود که با حرکت ماوس از روی کلمه آبی رنگ، آن پنجره بسته می شود.